یکشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۲ - ۰۴:۳۴
۰ نفر

سعید مروتی: هر دوره از مدیریت سینمای کشور میراثی را از خود به‌جا گذاشته که با تغییر مدیران از این میراث بهره گرفته شده و در مواردی با تجدیدنظر در سیاست‌ها کوشیده شده تا راه و رسمی متفاوت در پیش گرفته شود.

طبیعی است که مورد دوم در شرایطی رخ دهد که سیاست‌های مدیر قبلی دستاورد مناسبی را به‌همراه نداشته و بر مشکلات سینما افزوده باشد. تا قبل از روی کار آمدن تیم فعلی مدیریت سینما و در طول 3دهه مدیریت سینما با تمام فراز و نشیب‌هایش و جز در دوره حضور عزت‌الله ضرغامی در معاونت سینمایی، سینمای ایران مسیری را طی می‌کرد که تیم انوار - بهشتی آن را در ابتدای دهه60 ترسیم کرده بودند.

البته از حضور حداکثری دولت در حوزه سینما و سیاست نظارتی - حمایتی دهه 60 تا واگذاری برخی از مسئولیت‌های دولت به اصناف و بخش خصوصی در نیمه دوم دهه70 فاصله زیادی به چشم می‌خورد که بیشتر حاصل تغییرات اجتماعی سیاسی جامعه بود. به همین دلیل می‌توان گفت اگر فخرالدین انوار و سیدمحمد بهشتی هم در نیمه دوم دهه70 همچنان عهده‌دار مدیریت سینما بودند، همان سیاستی را پی می‌گرفتند که مرحوم سیف‌الله داد درپیش گرفت. در دهه80 هم که شاهد بیشترین تغییر و تحول در عرصه مدیریت سینما بودیم، از محمدحسن پزشک تا محمد مهدی حیدریان و محمدرضا جعفری‌جلوه با وجود تمام تفاوت‌هایشان، عملا سینما از مسیری که از سال62 آغاز کرده بود، خارج نشد.

تغییرات عمده از سال88 آغاز شد؛ از روزی که مدیران تازه‌ای سر کار آمدند که اعتقاد به تغییر ریل‌گذاری داشتند. طیف هیأت هنرمندان اسلامی که در طول 3 دهه منتقد سیاست‌های سینمایی کشور بود، سرانجام این امکان را یافت که از مقام منتقد به جایگاه مدیر و تصمیم‌گیر ارتقا یابد. این فرصت 4ساله یک‌بار برای همیشه تکلیف برخی مسائل را روشن کرد.

شرایط نابسامان امروز سینما که تقریبا هیچ‌کس رضایت ندارد حاصل مدیریتی است که می‌خواست چرخ را از نو اختراع کند. حلقه بسته مشاوران و همراهان مدیریت فعلی سینما، عملا 4سال کار کارشناسی در حوزه سیاست‌های کلان را تعطیل کرد و گوش شنوایی هم برای شنیدن نظراتی که از سر دلسوزی از سوی اهالی سینما و کارشناسان بیان می‌شد وجود نداشت.

نتیجه اینکه حالا سینمای ایران در وضعیتی قرار گرفته که تولید در آن مقرون‌به‌صرفه نیست. ریزش مخاطب شکلی نگران‌کننده به خود گرفته، خانواده سینما دچار اختلاف‌نظرهای گسترده شده و متأسفانه مدیران سینمایی بیشترین سهم را در تشدید اختلافات صنفی ایفا کرده‌اند. حضور نمایندگان سینمای ایران در محافل جهانی معتبر کاهش یافته و جز مورد خاص (اصغر فرهادی) بقیه سینماگران شاخص کشورمان در این سال‌ها به‌ندرت موفقیت جهانی قابل‌ذکری کسب کرده‌اند. در سایه سوءمدیریت و بی‌تدبیری و انفعال مدیریت سینما، برخی از نهادها به‌راحتی به خود اجازه هر رفتار غیرقانونی را می‌دهند. اغلب سینماهای متعلق به بخش خصوصی در آستانه ورشکستگی قرار گرفته‌اند و...

انبوه این مشکلات که البته برخی از آنها ریشه در گذشته داشتند ولی در این سال‌ها گسترش یافته‌اند، نشان‌دهنده این نکته‌ است که سیاست‌های کلان سینمایی کشور نیازمند تجدیدنظر جدی است. درواقع جای ریل‌گذاران ناکام فعلی باید مدیرانی بیایند که با شناخت و احاطه و تسلط به ویژگی‌ها و مشکلات سینمای ایران، ابتدا گام‌های بلندی را که به عقب برداشته شده جبران کنند. سینمای ایران در شرایط فعلی ابتدا باید به نقطه صفر بازگردد و بعد از آن است که تازه می‌توان برنامه‌ریزی و اندیشه کرد که چگونه باید به طی طریق مسیری روبه رشد پرداخت.

کد خبر 222089

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز